تمام مسئولان و حاکمان در کشورهای مدعی مردمسالاری باید در برابر مطبوعات و رسانهها پاسخگوی اعمال خود باشند والّا کمترین بازتاب و انعکاس رفتارشان استعفا است. چرا باید از پاسخگویی طفره رفت و تبختر و تندی و عصبانیت نشان داد؟ علت همه این کجخلقیها و بدرفتاریها گردن ننهادن به قانون است و نداشتن پاسخ منطقی و قانونی. به گفته سعدی: دلایل قوی باید و معنوی/ نه رگهای گردن به حجت قوی. امید که تمام مدیران کل و قاطبه مسئولان در برابر سؤالات و ابهامات و کژیها و نادرستیها به مردم پاسخ دهند که روشنگری و شفافیت اساس حاکمیت است و دلیل ماندگاری و بدون شک عدم شفافیت راه به جایی نخواهد برد.
هریک از مدیران و مسئولان، کارگزاران و مقامات اعم از روحانی و دانشگاهی در هر سمت انتخابی و یا انتصابی قرار میگیرند لازم است صداقت را اصلیترین مسألهای بدانند که باید به آن توجه و عنایت داشته و عامل به آن باشند. در اسلام به ما آموختهاند: «راستی، مایهی درستی و بسامانی هر چیز و دروغ مایه فساد و تباهی هر چیزی است»(1)
مولای متقیان حضرت علی(ع) بنای حکومت و مدیریت را بر صراحت و صداقت میداند و میفرماید: «به خدا سوگند کلمهای از حق را نپوشاندم، هیچگاه دروغی نگفتهام…»(2)
عالم جلیلالقدر مرحوم محدث نوری در کتاب «لؤلؤ و مرجان» در آداب اهل منبر برای وعاظ نیز دو شرط اخلاص و صداقت را برشمرده است. صداقت در مدیریت باید فراگیر باشد. مدیر موفق کسی است که با همراهان و همفکران خود صادق باشد و در برابر منتقدان و معترضان به عملکرد خویش بنا را بر راستگویی بگذارد و پاسخگویی و شفافسازی را مبنای مدیریت خویش قرار دهد و علاوه بر تخصص لازم سعهصدر داشته باشد، با متانت و نرمی سخن گوید. خلق نیکو داشته و بردبار و متین و خوش برخورد باشد، اربابرجوع را نوکر خود به حساب نیاورد، در برخوردها عصبانی نشود، کلمات و جملات زشت و ناپسند نگوید، خود را خادم مردم بداند، پست مدیریت و کرسی ریاست را ملک طِلق خود نداند، به خاطر یک اشتباه و ترمیم یک خطا اشتباهات دیگر مرتکب نشود، پیرامون خود در پی ایجاد جو خفقان یا بلهقربانگویی نباشد و با ارزش و اعتبار و آبروی دیگران بازی نکند.
نویسنده این سطور روز شنبه 22 خرداد ماه سال 1398 نامهای با عنوان «آقای مدیرکل آموزش و پرورش یزد! آسیاب به نوبت است» به دفتر مدیرکل و رونوشت آن را به چند نفر از معاونان اداره تحویل داد. مدیریت کل با ملاحظه متن نامه آنچنان برآشفت و واکنش نشان داد که حدود یکساعت بعد از طریق فضای مجازی، روابط عمومی آموزش و پرورش یزد اعلام نمود: «…مدیرمسئول آیینه یزد با توزیع شبنامه در اداره تشویش اذهان عمومی نموده و حق شکایت در این زمینه محفوظ میباشد!!»
در همین اداره و تحت ریاست و مدیریت همین مدیرکل چندین روز است نامهای در فضای مجازی پخش و منتشر و درخواست گردیده است، به داد کارکنان قراردادی تالار فرهنگیان یزد واقع در صفائیه و خانه معلم برسند و در آن اطلاعیه اشاره شده قریب یکصد نفر از نیروهای اداری، خدماتی و کادر مراکز رفاهی استان اعم از ساعتی و تماموقت در خانه معلم و تالار فرهنگیان یزد را به بیمه بیکاری فرستادهاند و از ابتدای سال 1399 قرارداد آنها را تمدید نکرده و از نیمه دوم فروردین تعدادی از آن نیروها را بدون تنظیم قرارداد و به صورت ساعتی به کار گرفتهاند و حتی اجازه ثبت ساعت را در سیستم ورود و خروج به آنان نداده تا مدرکی دال بر کارکرد آنان نباشد و در آخر نامه درخواست گردیده فرهنگیان نسبت به این موضوع بیتفاوت نباشند و با افزایش مطالبهگری زمینه پاسخگویی مسئولان ذیربط را فراهم کنند و از دستگاههای نظارتی استان درخواست نمودهاند با ورود به این موضوع نگذارند حق و حقوق عدهای از فرهنگیان خدای ناخواسته تضییع گردد و از سازمان بیمه تامین اجتماعی و اداره کار تقاضا نمودهاند به این موضوع ورود نموده و از تضییع احتمالی حقوق آنان جلوگیری کنند، در آن اطلاعیه آمده است گرچه حق سنوات سال گذشته را دریافت نکردهاند اما از آنها گواهی اخذ گردیده که تمام حق و حقوق خود را دریافت نمودهاند.در این مدت در فضای مجازی و مکتوب واکنشی از سوی مسئولان و مدیران آموزش و پرورش نشان داده نشده و اظهارنظری صورت نگرفته است.
آیینه یزد چون دسترسی به مدارک و سوابق امر ندارد نمیتواند در این زمینه اظهارنظری کند و وظیفه اداره کل آموزش و پرورش ایجاب میکند شفافسازی نموده و نگرانی این عده از کارمندان و کارگران مستضعف را رفع نماید. به منظور احقاق حق فرهنگیان و درخواست سر و سامان دادن به امور آموزشی و اداری و انجام دو وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر تاکنون محترمانه مقالاتی در انتقاد و اعتراض به عملکرد مدیریت آموزش و پرورش یزد در این هفتهنامه درج گردیده که نه تنها پاسخی به اصل سؤالات داده نشده بلکه مدیرکل با بیان مطالب خلاف واقع و اهانت به نویسنده آن از کنار قضیه گذشته است.
به عنوان نمونه از مدیرکل پرسیده شده است: چرا از هر دانشآموز آمادگی «پیش2» چهل هزارتومان دریافت و وجه را به حساب فرد یا افرادی به غیر از حسابهای اداره کل واریز نموده است؟ چرا هنگام خرید حدود شصت تن برنج در تاریخ 20/04/1398 که اسناد آن مورد تایید ذیحسابی اداره کل قرار نگرفت مجدداً سندهای مربوطه را به چند بخش تقسیم نموده است؟ چرا ساختمان و راهپله و اتاقی که برخلاف ضابطه در اداره کل بنا نموده در جواب، تمسخرآمیز برخلاف واقع اظهار نمود مشغول احداث سرویس بهداشتی در کنار اتاق و دفتر مدیرکل میباشد و عمل غیرقانونی خود را منکر شد؟
وقتی از سوی دفتر معاونت مشارکتها در دو نوبت به اداره کل اعلام گردید چرا مجوز راهاندازی یک آموزشگاه غیردولتی را برخلاف ضابطه صادر کرده است، اصل موضوع و تخلف صورت گرفته را منکر شد؟ چرا به جای پاسخ صریح به پرسشهای مطرح شده اتهام دشمنی، کینهتوزی و دروغپراکنی به مدیرمسئول آیینه یزد داد؟اگر واقعاً میخواست همانطورکه ادعا کرده است جهت دفاع از آموزش و پرورش و تنویر افکار عمومی برای سی هزار فرهنگی روشنگری نماید مناسب بود در چند جمله ساده پاسخ هریک از سؤالات را میداد و به عنوان مثال مینوشت آیا برای تهیه بسته آموزشی پیشدبستانی مناقصه برگزار کرده است؟ چرا از این بابت صدها میلیون تومان در اختیار یک یا چند نفر گذاشته شد؟
اخیراً شنیده شده است میخواهند در اداره کل آموزش و پرورش آن هم برخلاف مفاد دستورالعمل معاملات دولتی نرمافزاری تهیه و دهها میلیون تومان بابت این موضوع پرداخت کنند!! اگر این موضوع صحت ندارد در چند کلمه آن را تکذیب کنند و به شایعات خاتمه دهند. عدهای به خوبی میدانند سالها است چند نفر به دنبال در اختیار گرفتن مکانها و سالنها و ساختمانهای مجهز خانه معلم و تالار فرهنگیان و زائرسرای واقع در مشهد مقدس که در بهترین نقطه شهر واقع شده میباشند، اکثر مسئولان و مدیران کل قبلی آموزش و پرورش استان و عدهای از فرهنگیان و مقامات استان و کشور برای تأسیس، تکمیل و راهاندازی این مجموعههای مهم و با عظمت زحمات زیادی متحمل شدند. بنابراین به هیچ وجه به مصلحت نیست یک یا چند نفر بدون بررسی و مشورت و در نظر گرفتن جوانب مختلف خصوصیسازی نمایند.
بدیهی است تعویض رئیس و تغییر مسئولان از اختیارات مدیریت کل است اما چرا پایان سال 1398 هنگام تحویل و تحول شفافسازی نشده است؟ آیا هنگام تعطیلی سالنها و تالار صفائیه و خانه معلم خیابان آیتا… کاشانی موجودی انبارها اعم از برنج و حبوبات و گوشت و ماهی و غیره مشخص شده است؟ سال گذشته مدیرکل مدتها تلاش کرد کلینیک فرهنگیان را خصوصیسازی کند. خوشبختانه نگارنده در نشست مصاحبه مطبوعاتی موضوع را به اطلاع استاندار یزد رساند و همان روز اداره کل را در جریان گذاشتند که دست از این کار بردارد و کارمندان اداره کل دیدند و شنیدند یک مرتبه اصرار و شدّت و حرارتی که در زمینه خصوصیسازی کلینیک فرهنگیان یزد بود به سردی گرایید و از این کار منصرف شدند.
بنابه اطلاعاتی که کسب شده است جا دارد از خدمات و تلاشهای آزاده بزرگوار دکتر عباسعلی ایمانی ریاست کلینیک فرهنگیان یزد و خیر محترم حاج احمد شیشهبری سپاسگزاری نمود که حاضر نشدند در سال جدید کارمندان آن مرکز درمانی را به اداره کار برای استفاده از بیمه بیکاری معرفی کنند. باید از بلند پروازی و تعریف و تمجید از خود و تکبر و غرور خودداری کرد و شفاف و صریح پاسخ پرسشهای مطرح شده را نوشت. آقای مدیرکل در متنی که به عنوان دفاعیه از آموزش و پرورش در سایت یزدفردا منتشر نموده، علاوه بر اتهامات وارده خطاب به اینجانب نوشته است: «الحمدلله چند روز قبل از سفر ریاست محترم قوه قضائیه رئیس گروه شفافیت را به محل کار خود دعوت نموده اسناد و مدارکی را جهت انتشار در فضای مجازی به ایشان میدهید و همه چیز خدا را شکر به خیر و خوبی و خوشی سپری میشود و بخشی از هجمهها کمرنگ میشود الحمدلله…» مدتها به فکر فرو رفتم پرسشهایی که درباره عملکرد مدیرکل آموزش و پرورش درج گردیده و بدون شک باید پاسخگو باشد چه ارتباطی به سفر ریاست قوه قضائیه به یزد دارد؟
یا چه مدرکی میتواند ارائه کند که استاندار یزد پاسخ انتقادات از عملکرد مدیرکل آموزش و پرورش یزد را به اینجانب داده است؟ آیا واقعاً نباید به حال آموزش و پرورش یزد تاسف خورد؟ از مقامات و مسئولان اجرایی و نمایندگان استان و نمایندگان منتخب در مجلس شورای اسلامی این استان درخواست میگردد ضمن بررسی وضعیت فعلی آموزش و پرورش یزد مفاد رنجنامهای را که بهنام حدود یکصد نفر از کارگران و کارمندان تالار صفائیه و خانه معلم در فضای مجازی منتشر گردیده، در این موقعیت حساس نگذارند احیاناً حق عدهای خدای ناکرده تضییع گردد. مناسب میداند نظر خوانندگان آیینه یزد را به مطالب ذیل جلب نماید:. ..بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی(ره) که همگان را ملزم به تبعیت از جمهوری اسلامی میدانست و بر آن مکرر پای میفشرد، انتقاد و اعتراض به عملکرد نادرست مسئولان را نافی آن نمیدانست و این یک را نیز وظیفهای همگانی میدانست: «شما و ما موظفیم که در تمام اموری که مربوط به دستگاههای اجرایی است، امر به معروف کنیم». ایشان از این مطلب بالاتر رفته کارکرد مفید انتقاد را اینگونه بیان میکرد: «اگر من خلافی کردم، همهتان هجوم آورید که چرا این کار را میکنی، من سر جایم مینشینم. همهتان مسئولید، همهمان مسئولیم»…
آیتا… شهید مرتضی مطهری، نه تنها افراد و مقامات سیاسی را فوق انتقاد نمیشمارد، بلکه بر آن است که حتی مراجع دینی نیز که متبوع مردم هستند و حالتی قداست گونه دارند، فوق انتقاد نیستند. از نظر ایشان نبود فرهنگ انتقادی خطرات سنگینی برای همگان دربردارد: «مراجع فوق انتقاد به مفهوم صحیح این کلمه نیستند و معتقد بوده و هستم که هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام»(3)
تمام مسئولان و حاکمان در کشورهای مدعی مردمسالاری باید در برابر مطبوعات و رسانهها پاسخگوی اعمال خود باشند والّا کمترین بازتاب و انعکاس رفتارشان استعفا است. چرا باید از پاسخگویی طفره رفت و تبختر و تندی و عصبانیت نشان داد؟ علت همه این کجخلقیها و بدرفتاریها گردن ننهادن به قانون است و نداشتن پاسخ منطقی و قانونی. به گفته سعدی: دلایل قوی باید و معنوی/ نه رگهای گردن به حجت قوی. امید که تمام مدیران کل و قاطبه مسئولان در برابر سؤالات و ابهامات و کژیها و نادرستیها به مردم پاسخ دهند که روشنگری و شفافیت اساس حاکمیت است و دلیل ماندگاری و بدون شک عدم شفافیت راه به جایی نخواهد برد.
مدیرمسئول
پینوشتها:
1- غررالحکم، جلد 1، صفحه 53
2- نهجالبلاغه، خطبه 16
3- «حکومت دینی و حق انتقاد»، سید حسن اسلامی، صفحه 54
- نویسنده : رضا سلطان زاده
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 04,مه,2024